قربونت بشم من
سلام عزیز دل عمه خوبی نفسکم؟؟
دانیالی عمه چه خبرا کوشول موشولوی من ؟؟
خلاصه رفتین عید رو تبریز تو در بد ورود به چهار ماهگی بودی سال نو شد و ٢ یا ٣ روز از تحویل سال گذشته بود که مامان الهام زنگ زد گفت چی بهم مژدگونی میدین میخوام یه خبر مهم بدم گفت یه دونه سفید مثل برنج روی لثه پایینت دیده میشه وای خدای من جیگر عمش داشتش دندون دلمیاولدش ووووییییی فدات بشم من نمیدونی انقدر خوشحال شدیم که نگو و نپرس دان دان من فدات بشم من....جوجو کوچولوی من دندون داره در میاره مبارک باشه عمه جون
راستش رو بخوای از ٣ ماهگیت خیلی جالب بود واسمون آب دهنت راه افتاده بود اما اصلا فکرشو نمیکردیم انقدر زود دندون در بیاری فدات بشم من تو روز ٣ فروردین ماه سال ١٣٨٩ اولین دونه سفید مثل دونه نصفه برنج روی لثت نمایان شد قربونت بشم من انگده ذوق زده شده بودیمم مبارکه مبارک.
من که همش ثانیه شماری میکردم زودتر بیای تهران اون موش موشک رو ببینم بالاخره اواخر فروردین بود که اومدین تهران واییی نمیدونی چقدر تغییر قیافه داده بودی کلی بزرگ شده بودی وقتی بغلت کردم انقدر محکم فشارت دادم تا تمام کمبود های این چند روزم جبران بشه عسل عسل شیرین تر از قبل شده بودی با لثه های خوشگلت انقدر محکم دست آدم گاز میگرفتی که نگو خیلی با حال بود فدات بشم من عزیزم....مامان ثریا به محض اینکه اومدی خونه واست دندونی درست این رسم وقتی که نی نی کوشولوها دندون در میارن اینو می پزن جیگر عمه...